سبزواری وقناعت
به سال 1362 سفرى جهت تبليغ به شهر سبزوار داشتم، در آنجا از خاندان حكيم بزرگ و عارف عاليقدر حاج ملا هادى سبزوارى جويا شدم، گفتند نبيره اى از وى در اين شهر است، كه از علم و دانش، و حكمت و فلسفه و تفسير قرآن مجيد بهره مند است، و در مسجدى كه امامت آن را به عهده دارد دوبار تمام قرآن كريم را براى مردم تفسير نموده.
به ديدارش شتافتم، وضع اخلاق و برخورد و زندگى وى، دورنمائى از حيات پاك حاجى را نشان مى داد، از احوالات جدّ بزرگوارش جويا شدم، مسائل اعجاب انگيزى را از حالات و برنامه هاى او برايم توضيح داد، از جمله فرمود، با آنكه حاجى مورد توجه تمام بزرگان كشور و رجال سياسى و علمى بود، و از مناطق مختلف، حتى از دورترين مكانها، جهت استفاده علمى به محضرش مى شتافتند، ولى از نظر خانه و زندگى و خوراك و لباس در قلّه قناعت بود!!
گاهى لباسى كه تهيه مى كرد تا نزديك ده سال همراه با رعايت بهداشت و پاكيزگى از آن استفاده مى كرد، و از وصله زدن به پارگى آن لباس عار نداشت، كه اين برنامه روش انبياء و اولياء الهى بود!!